رضا بیگدلی در تحقیق برای دانش آموزان:
امروزه انسانها به دلیل مشغله زیاد روحی و روانی نیاز به آرامش و شادی
دارند که راههای شاد زیستن می تواند در این راه به این افراد کمک کند.
این راهها عبارتند از :
نقطه ضعف خود را بشناسید و از همین حالا دست به عمل بزنید.
قبل از اینکه بخواهید ذهنتان را آرام کنید، عصبانیت، نگرانی، احساس گناه را دور بریزید و بعد بخوابید.
همیشه مثل اردک عمل کنید، در ظاهر آرام و ساکن باشید اما زیر آب نهایت سعی خود را بکنید و پا بزنید .
بهتر است متوجه آینده باشید چون وقت زیادی را در آن می گذرانید.
تبیان زنجان
ضعف های خود را بشناسید روی نقاط قوت خود متمرکز کنید ، نقاط تهدید کننده خود را بشناسید.
اگر همه راهها به شکست منتهی شدند سطح معیارها و توقعات خود را پایین ببرید.
مراقب افکار خود باشید، آنها حرفهای شما را تشکیل می دهند.
مراقب حرفهای خود باشید آنها اعمالتان را تشکیل می دهند.
مراقب اعمال خود باشید، اعمال عادت می شوند.
مراقب شخصیت خود باشید که در سرنوشتتان موثر خواهد بود.
یک الگوی خوب بهترین نصیحت است الگوی خوب معادل 10000 کلمه ارزش دارد.
وقتی بحث کردن هیچ فایده ای ندارد بهترین کار این است که راضی شوید.
یک متشکرم که بلافاصله گفته شود همیشه موثرتر از یک نامه دو صفحه ای تشکر است که یک هفته بعد فرستاده شود.
یک مداد کوتاه بهتر از یک خاطره بلند است.
در
همین زمینه پروفسور رابرت پوتنام محقق و استاد دانشگاه هاروارد می گوید:
یکی از موارد شاد بودن انسان داشتن روابط قوی اجتماعی و خانوادگی است.
هر چه فرد از روابط بیشتر اجتماعی برخوردار باشد از سلامت قوی روحی و روانی برخوردار شده و بر شادی وی افزوده خواهد شد.
به
گفته این محقق انسان ذاتا موجودی اجتماعی خلق شده که احساس درونی کمک به
دیگران در او وجود دارد، بنابراین با داشتن چنین روابطی احساس سبکی و شاد
بودن به فرد دست می دهد.
همچنین وی افزود: بنابر تحقیق های به عمل آمده یکی دیگر از موارد داشتن جامعه شاد اعتماد به یکدیگر در جامعه است.
1-هر لحظه از زندگی را دوست بدار
گاهی
فعالیت خود را متوقف کنید و بازی کودکان را تماشا کنید و گل رزی را
ببویید. نمونه هایی از مردم که برای لذت بردن از اتفاقات عادی زندگی که
معمولاً با عجله از آن می گذرند، وقت می گذرانند یا به لحظات خوبی که در طی
روز داشته اند فکر می کنند، شادی در آنها بیشتر و افسردگی در آنها کاهش می
یافته است.
2-از مقایسه کردن پرهیز کنید
با اینکه چشم و هم چشمی با
همسایه و آشنایان جزو فرهنگ خیلی از ملت هاست، اما مقایسه کردن خودمان با
دیگران می تواند به شادی و ارزشی که برای خود قایلیم لطمه بزند. بجای
مقایسه کردن خود با دیگران، بر موفقیت های شخصی تمرکز کنید که شما را بسوی
رضایت از خودتان سوق دهد.
3-پول را از اولویت های خود پایین بیاورید
افرادی
که پول را در بالاترین اولویت های خود قرار می دهند، در معرض افسردگی و
اضطراب بیشتر و عزت نفس کمتری هستند. هر چقدر رضایت و آرزوهای خود را در
امور مادی قرار دهیم، کمتر آن را می یابیم. در واقع شادی بدست آمده عمر
بسیار کوتاهی خواهد داشت. در ضمن افرادی که به دنبال پول هستند، سرزندگی و
شکوفایی کمتری در زندگی خواهند داشت.
4-اهداف با معنایی داشته باشید
افرادی
که برای رسیدن به چیز مشخصی تلاش می کنند، چه یاد گرفتن هنر دستی باشد یا
بزرگ کردن فرزندانی خوب، بسیار بیشتر از کسانی که رویا و آرزوی قوی ندارند،
شاد خواهند بود. به عنوان یک انسان ما به نیرویی برای کامیابی نیازمندیم.
شادی نقطه برخورد لذت بردن و معناگرایی است. چه در محل کار و چه در خانه،
هدف این است که مشغول به فعالیتهایی باشید که برای شما مشخص و لذت زاست.
5-ابتکار عمل در کار
اینکه
چقدر در محیط کار شاد هستیم، بستگی به میزان ابتکار ما دارد. وقتی ما
بتوانیم خلاقیتی را اعمال کنیم، به دیگران کمک کنیم، روشهایی برای پیشرفت
پیشنهاد دهیم یا وظایف جدیدی اضافه برکار به عهده بگیریم، مثل این است که
پاداش خوبی دریافت کرده باشیم و همه چیز را در کنترل بگیریم.
6-دوستان و خانواده خوب
افراد
خوشبخت، خانواده و دوستان خوبی دارند و در روابطشان حمایت می شوند. در
نتیجه دوستی های سطحی فایده ای نخواهد داشت و ما به روابط عمیق نیازمندیم
که شامل درک و توجه باشد.
7-لبخند بزنید حتی وقتی احساس خوبی ندارید
ساده
به نظر می رسد اما روش مفیدی است. افراد شاد راه های ممکن، فرصتها و
موفقیت را می بینند. وقتی به آینده فکر می کنند خوش بین هستند و وقتی به
گذشته می نگرند، نقاط قوت را به یاد می آورند. حتی اگر هرگز قادر به دیدن
نیمه پر نیستید، با تمرین می توانید مثبت اندیشی را برای خود عادت کنید.
انتظار:
زندگی را در زمان حال بگذران و نفست را به خاطر اتفاقات آینده
در سینه حبس نکن. وقتی منتظر وقوع چیزی هستید خود را با کار دیگری مشغول
کنید. با رها کردن موقعیت به حال خود، نتایج را تسریع کنید.
بخشندگی:
کینهورزی
یکی از اصلیترین علل بیماریهاست. سرزنش کردن دیگران هیچ ثمری برای ما
ندارد و چیزی را تغییر نمیدهد. سرزنش خود و دیگران تنها ما را از پرداختن
به مسئله اصلی که باید انجام دهیم باز میدارد. انتخاب با ماست که مهار
زندگی خود را بدست گیریم و در حال زندگی کنیم یا خود را در لجاجتها و
پریشانیهای گذشته زنجیر کنیم.
مقابله با افسردگی:
آیا احمقانه نیست
تمام نگرانیهای ۲۵ سال آتی را با خود حمل کنیم و تازه متعجب باشیم که چرا
زندگی اینگونه دشوار است؟ ما را برای بیست و چهار ساعت زندگی امروز طراحی
کردهاند و نه بیشتر. نگرانی امروز برای مشکلات فردا دردی از ما دوا نخواهد
کرد.
شوخی:
ما اغلب وقتی مریض میشویم که خود و زندگی را بیش از
اندازه جدی میگیریم. آنچه برای سالم ماندن بدن نیاز داریم، خندیدن است.
بیایید گاه و بیگاه برای خود خاطرنشان کنیم که ما انسان هستیم و مانند
تمام انسانهای دیگر ممکن است کارهای احمقانه از ما سر بزند. اگر توقع شما
بیعیب و نقص بودن و کمال است به این سیاره تعلق ندارید. زندگی آنقدرها جدی
نیست بیایید شوخی را جدیتر بگیریم.
ما به طرف اندیشههای غالب خود کشیده میشویم:
اصل
از این قرار است:« به هر چیزی که فکر کنی به طرفش کشیده میشوی» حتی اگر
آن افکار دلخواهمان نباشند. علت اینست که مسیر حرکت ذهن همیشه بسوی هر چیز
است و نه در جهت گریز از آن. تفکر مثبت سازنده است، به آنچه میخواهید فکر
کنید.
ضمیر ناهشیار:
بیایید بپذیریم که ما هر روز از طریق افکار خود
برنامههای تازهای به ضمیر ناهشیار خود میدهیم.پس مواظب افکارمان باشیم.
هدف خود را «بهدست آمده» تصور کنید تا ضمیر ناهشیار شما ترتیب رسیدن به آن
را فراهم کند.
تخیل:
هر چه تخیل شما رشد یافتهتر باشد یادآوری و حل
مسائل برایتان آسانتر است. تخیل خود را مانند جسم خود پرورش دهید. همه
چیز از رویا آغاز میشود. حامی رویای خود باشید. در ترانهای آمده است «
اگر هرگز رویایی نداشتهاید، پس هیچوقت همرویایی که به حقیقت پیوسته باشد
نخواهید داشت.»
تمرین ذهنی:
ارزش اساسی تمرین ذهنی در این است که ما
را قادر به ارائه الگوهایی از عملکرد کامل و بدون نقص به سلولهای
مغزیمان میکند. ما در تخیل مرتکب اشتباه نمیشویم. در هر حال قبل از هر
چیز زمانی را به انجام بیعیب و نقص عملی که میخواهید انجام دهید، در ذهن
خود بپردازید.
قانون جذب:
ذهن انسان شبیه یک آهنرباست و هر چه را به
آن فکر کند بطرف خود میکشد. به خواستههای خود فکر کنید تا به آنها دست
یابید. البته استفاده از نیروی فکر جایگزینی برای عمل نیست، بلکه استفاده
صحیح از ذهن ما را قادر میسازد که با سهولت و سرعت بیشتر به اهداف خود دست
پیدا کنیم.
ترس:
با تعمیم این اصل به اصل تازهای میرسیم
با نام «ترس از دست دادن». وقتی بیم از دست دادن چیزی را داریم، خود را
مستعد از دست دادن آن میکنیم.
اصل از این قرار است:« بر آنچه که دارید
تمرکز کنید، از داشتن آن لذت ببرید و نگران از دست دادنش نباشید» اگر بر
این باور باشیم که با از دست دادن چیزی یا کسی زندگی ما رو به نابودی خواهد
گذاشت آنگاه چه بسا جهان تصمیم بگیرد به ما اثبات کند که بدون آن چیز یا
آن کس هم قادر به زندگی خواهیم بود. ترس از دست دادن، زیستن در زمان حال
نیست، زیستن در آینده است.
فرار از ترسها:
اصل شگفتانگیز دیگر
آن است که غالبا وقتی ما شهامت مواجهه با مشکلات را پیدا میکنیم آنها
ناپدید میشوند و دیگر نیازی به رودررو شدن با آنها باقی نمیماند.
قدرت واژهها:
هرچه
بر زبان بیاورید همان را بدست خواهید آورد. چون همین کلمات سازنده نگرش ما
هستند اگر مصمم به شاد زیستن هستید باید درباره خود مثبت سخن بگویید. بیان
مثبت به ما اجازه میدهد که به گزینش شایسته و نشاندن آنها در ضمیر خود
بپردازیم و از این رهگذر عملکرد و احساس بهتری داشته باشیم. اصولی که باید
در هنگام بیان مثبت رعایت شود:
۱- ذهن همیشه به طرف آنچه میاندیشیم
حرکت میکند، پس اگر بیان شما اینگونه باشد که « من مریض نیستم» نتایج
دلخواه شما عایدتان نخواهد شد.
۲- با گفتن و نوشتن یک بیان مثبت میتوان
تاثیر آن را دو چندان کرد چون بدین ترتیب حواس فیزیکی بیشتری درگیر شده و
تاثیر عمیقتری میگذارد.
۳- تکرار این جملات لازم و مهم است. برای بازسازی نظام عقایدی که بیست سال مدافع آن بودهایم مسلما به پافشاری و اصرار نیاز است.
شکرگزاری:
وقتی سپاسگزار نعمتهای خود هستیم مرکز توجه خود را بر خواستههای مطلوب
خود قرار میدهیم. وقتی زندگی خود را سرشار از مواهب الهی بدانیم و آنچه که
اکنون در اختیار داریم معترف باشیم سبب جاری گشتن سیلی از مواهب تازه به
زندگی خود میشویم.